English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6676 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hash mark U خط نشان
hash mark U خط شروع مسابقه
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
hash mark U علامت چاپ که به عنوان نشانه کپی سخت یا نشانگر به کار می رود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hash U کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
hash U لیست همه ورودیهای یک فایل با آدرس کلید hash آنها
hash U سیستم کدگذاری برای کد hash بدست آید
hash U سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
hash U پارازیت تصویر روی یک صفحه نمایش
hash U عدد ایجاد شده پس از اعمال کلید در تابع hash
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
hash U تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash U درهم
hash U لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
hash U درهم کردن
hash U ادم کودن
hash U خردکردن
hash U گوشت وسبزههای پخته که باهم بیامیزند امیزش
hash U مخلوط
hash U مخلوط کردن
hash U ریزه ریزه کردن
hash total U جمع کل درهم
to make a hash of U خراب کردن
to make a hash of U ضایع کردن
hash totals U جمعهای کل
to settle a persons hash U کارکسیرا ساختن
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.] U آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.
mark down U کاهش قیمت
mark-up U سود توزیع کننده
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark U نشان
mark U علامت گذاری روی چیزی
mark U علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark U وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
mark U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
mark U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark U قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
mark U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
mark U ایه
below the mark U پایین تر از میزان مقر ر
mark U بعنوان سیگنال استفاده میکند
mark down U تنزل قیمت
mark mark U اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
mark down U کاهش قیمتها
mark of d. U نشان امتیازیا افتخار
mark off U خط کشیدن
mark up U سود توزیع کننده کالا
mark down U پایین اوردن قیمت
mark up U افزایش قیمت
mark up U نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
to mark off U جدا کردن
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
beside the mark U پرت
beside the mark U خارج ازموضوع
mark U مارک
mark U هدف
mark U نمره گذاری کردن علامت
mark U درجه
mark U توجه کردن
mark U سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
mark U پایه نقطه
mark U علامت گذاشتن
mark U ارزه
mark U نمره
mark U نشانه
mark U حد
mark U نشان علامت
mark U داغ
mark U مرز
mark U علامت گذاری
mark U مدرک
mark U علامت نشانه هدف
mark U بل گی_ری خوب
mark U اثر
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark U 01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
mark U نشان کردن نشان
mark U نشانه کردن حریف
mark U علامت
mark U گواهی
mark U علامت گذاری کردن
mark U پایه
sea mark U خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
exclamation mark علامت تعجب
trade mark U علامت بازرگانی
plate mark U نشان عیار
shoulder mark U نشان سردوشی
shoulder mark U درجه سردوشی افسران
shoulder mark U درجه روی دوش
shoulder mark U نشان سردوشی علایم سردوشی
space mark U علامت فاصله گذاری
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
ripple mark U شیارسطح چوب
mother's mark U خال
pencil mark U نشان مدادی
piece mark U شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
plate mark U انگ
plate mark U طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
plimsol mark U مارک بارگیری
plimsol mark U علایم بارگیری
bale mark U مشخصات عدل
plimsoll mark U خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
to make one's mark U اسم و رسم به هم زدن
stonemason's mark U علامت سنگتراش
mark time <idiom> U منتظر وقوع چیزی بودن
mark time! U !
pock mark U ابله
press mark U علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
repeat mark U خال
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
stonemason's mark U نشان سنگ کار
tape mark U نشان نوار
upto the mark U داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
we missed our mark U تیر ما بسنگ خورد خطا کردیم
word mark U نشان کلمه
word mark U علامت کلمه
black mark U سابقهی بد
centre mark U نقطهمرکزی
Deutsche Mark U واحدپول
guide mark U نشانهراهنما
lateral mark U علامتکناری
The would left a mark. U جای زخم باقی ماند
To overstep the mark. To go too far. U از حد معمول گذراندن
You mark my words. U این خط واینهم نشان
Trade mark. U علامت تجارتی
You mark my words . U ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
wide of the mark <idiom> U از هدف به دور بردن ،نادرست
trade mark U علامت تجارتی
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
tide mark U علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
tide mark U داغ مد
to hit a mark U نشانی را زدن
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
to impress a mark on something U چیزیرانشان کردن
to make one's mark U برجسته شدن
to make one's mark U مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
to mark out a ground U حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
to mark down an article U بهای کمتری بر کالایی گذاشتن
to mark good U بهای کالا را در روی ان نوشتن
to mark good U نشان حاکی از بهادر روی کالا گذاشتن
to mark time U در جا زدن
to miss a mark U نشانی را نزدن
to miss a mark U خطا کردن
special mark U علامتمخصوص
trade mark U علامت تجاری
mark time <idiom> U با ضرب اهنگ پا را تکان دادن
check mark U علامت کنترل
check mark U علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
center mark U علامت مرکز نشانه مرکز
center mark U مرکز سوراخ
calibration mark U علامت کالیبراسیون
block mark U نشان کنده
birth mark U ماه گرفتگی
bench mark U علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
crop mark U در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
dead mark U انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ
drag mark U محل فشار
file mark U نشان پرونده
field mark U نشان میدان
end mark U علامت بی پایان
end mark U نشان خاتمه
end mark U نشان انتها
ear mark U نشان کردن
ear mark U نشان
ear mark U داغ گوش
bench mark U نشانه
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
strawberry mark U لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
punctuation mark U نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
question mark U " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark U پرسش نشان
question mark U علامت سوال
quotation mark U علامت نقل قول
mark-ups U سود توزیع کننده
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
bench mark U نشانه مبنا
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
bench mark U شاخص مبداء
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
bench mark U رپر
bench mark U انگپایه
bench mark U نشان
quotation mark U نشان نقل قول
file mark U علامت فایل
hall mark U دولت روی سیمینه وزرینه میگذارن
index mark U علامت شاخص
interogation mark U نشان پرسش
mark sensing U نشان یابی
mark condition U وضعیت نشان
mark condition U شرط علامت
mark of mouth U نشان پیری در اسب که ازگودی دندانش پیدا است
mark out a ground U تحدید حدود زمین
mark sense U نشان دریاب
mark sense U نشان گذار
mark sensing U نشان دریابی
mark sensing U نشان گذاری
hall mark U نشان عیارکه ازطرف
group mark U علامت گروه
finger mark U اثر انگشت
finger mark U با انگشت چرک کردن
mark time! U در جا
mark sensing U علامت زدن با مداد نرم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com